رویان

بزرگترین مجله کشاورزی اینترنتی

رویان

بزرگترین مجله کشاورزی اینترنتی

کاهش خسارت خشکسالی در گندم دیم

چکیده

کشور پهناور ایران در منطقه خشک و نیمه خشک قرار گرفته و با توجه به شرایط توپوگرافی، دارای اقلیمی متنوع می باشد. از این رو زراعت درمناطق دیم هر از گاهی دچار مشکلات خشکی و سرما
می شود.

وجود شرایط خاص آب و هوایی و تعدد اقلیم،‌زراعت در مناطق دیم را با مشکلات زیادی مواجه ساخت است. به طوری که تنش های خشکی، سرما، توزیع نامناسب بارندگی در دیمزارها و سایر عواملی که ذیلاً اشاره خواهد شد، از موارد کاهش تولید محصول گندم دیم در این مناطق به شمار می آیند.

در اصلاح و تولید ارقام جدید گندم به منظور معرفی و کاشت در شرایط محیطی و اقلیمی ویژه، مسئله مهم برای هر متخصص اصلاح نبات انتخاب رقمی است که دو خاصیت ظرفیت بالا و ثبات تولید را دارا باشد.

در مواقع خشکسالی با تغییر شرایط محیطی، وضعیت تولید به شدت تحت تاثیر عوامل حوی قرار گرفته و موجب کاهش محصول می شود.

درسال زراعی 78 ـ 77 با بارش باران در اول فصل زراعی و سپس قطع بارندگی و بالا رفتن دما،‌ خشکسالی شدید در بسیاری از دیمزارهای مناطق مختلف غرب و شمال غرب کشور باعث گردید تا در بسیاری از موارد مزارع گندم با خسارت شدید مواجه شده و قابل برداشت نباشد.

نتایج طرح های تحقیقاتی اجرا شده در ایستگاه تحقیقات دیم مراغه در سال جاری حاکی از آن است که با رعایت پاره ای از مسایل، می توان در شرایط استثنایی نیز از کاهش تولید گندم در سطح وسیع جلوگیری نمود.

یکی از عوامل موثر، مصرف بهینه کودهای شیمیایی می باشد. در یک طرح تحقیقاتی تعداد 23 رقم و لاین پیشرفته گندم دیم به صورت جداگانه موردبررسی قرارگرفتند. در یکی از بررسی ها، کلیه کود مصرفی فسفره و در سوم کود ازته به نسبت 25 کیلوگرم P2O5 و 60 کیلوگرم ازت خالص در هکتار در پاییز و قبل از کشت به خاک افزوده شد و در بهار کود ازته به علت کاهش بارندگی مصرف نگرید. در بررسی دیگر با همان شرایط یک سوم کود ازته (30 کیلوگرم در هکتار) به صورت سرک مصرف گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل عملکرد دانه نشان داد که در برخی از ارقام تا 888 کیلوگرم در هکتار بین عملکرد دانه در دو شرایط فوق تفاوت وجود دارد و این تفاوت در ارقام حساس به تنش خشکی بسیار معنی دار است . تفاوت عملکرد ارقام سرداری و سبلان به ترتیب 218 و 319 کیلوگرم در هکتار در دو شرایط مورد بررسی بود. این مطالب نشان می دهد که مصرف کود سرک در بهار و به دنبال آن قطع بارندگی،‌باعث افزایش خسارت خشکی می شود. نتایج حاصل همچنین نشان می دهد در مناطقی که گندم دیم با تراکم مناسب کشت گردیده، میزان کاهش عملکرد نسبت به مناطقی که تراکم بذر بیشتر بوده کمتر بوده است. به گونه ای که در مناطقی که تراکم مناسب رعایت ندشه اثر خشکسالی بسیار شدید بوده و در اغلب موارد زراعت از بین رفته و غیرقابل برداشت بوده است. یک عامل مهم دیگر در کاهش تولید گندم دیم، عدم تهیه به موقع بستر بذر می باشد. معمولاً در مناطقی که به علت چرای دام د رمزارع آیش، و یا عوامل دیگر، زمان شخم به تاخیر می افتد، رطوبت خاک به تحلیل رفته و کاهش عملکرد را باعث
می شود، از عوامل ژنتیکی موثر در مقاومت به خشکی می توان به خصوصیات خشکی پسندی ارقام، مثل زودرسی، مومی بودن سطح برگ ها و ساقه داشتن برگ های نازک و باریک و توسعه عمیق تر ریشه ها اشاره نمود. نتایج بررسی نشان می دهد که رقم گندم (
Fenkang 15/Sefid)‌ که از ارقام پیشرفته گندم دیم و یکی از دو رگه های رقم سرداری می باشد. در سال زراعی 78 ـ 77 در ایستگاه تحقیقات دیم مراغه در سطح 11200 متر مربع با 196 میلی متر بارندگی که حدود 6/8 میلی متر آن در طی ماه های اردیبهشت و خرداد و با توزیع نامناسب بوده است، 1460 کیلوگرم در هکتار محصول تولید نموده به گونه ای که هیچ گونه آثار خسارت ناشی از خشکی د راین مزرعه مشاهده نشده و موجبات تحسین بسیاری از بازدیدکنندگان را فراهم ساخته بود. این رقم، نسبتاً متوسط رس و دارای اندام های موی و برگ های نازک و باریک بوده و ارتفاع بوته آن 65 سانتی متر و وزن هزار دانه آن 35 گرم می باشد.

بررسی خاک نیز نشان داد که هیچ تفاوتی از نظر خصوصیات فیزیکی در دو منطقه مورد بررسی وجود نداشته و اختلاف عملکرد ناشی از مصرف کود ازته به صورت سرک بوده است. به گونه ای که در قطعه ای که کود سرک مصرف نشده بود رشد در مراحل اولیه مناسب نبوده ولی با تشدید خشکسالی روزبه روز ارقام وضعیت بهتری را نسبت به قطعه دوم که کود سرک مصرف شده بود نشان دادند. قابل ذکر است که در قطعه دوم که کود سرک مصرف شده بود،‌ارقام در اوایل فصل رشد از رشد عالی برخوردار بودند و با قطع بارندگی به شدت تحت تاثیر تنش خشکی واقع شدند و با کاهش ارتفاع بوته ، عملکرد، وزن هزار دانه و شاخص برداشت مواجه شدند. نتایج حاصل همچنین نشان داد که در مزرعه ای که کود سرک مصرف نگردیده، ارتفاع بوته، وزن هزار دانه، عملکرد به طور معنی داری بیشتری از مزرعه دیگر بوده است.

تجزیه و تحلیل آمار هواشناسی 13 سال گذشته ایستگاه تحقیقات دیم مراغه نشان می دهد که بین شاخص (CV%) یا ضریب تغییرات بارندگی و عملکرد گندم دیم رابطه قوی و معنی داری وجود دارد. به گونه ای که در سال هایی که این شاخص کم بوده عملکرد دیمزارها مناسب، و در سال هایی که بالا بوده، عملکرد پایین بوده است. بیشترین میزان ضریب تغییرات بارندگی مربوط به سال زراعی (78 ـ 1377) با
 (9/26 =
cv%) می باشد که شدیدترین خشکسالی و کمترین میزان تولید محصول گندم دیم را در بر داشته است. لذا با جمع آوری آمار هواشناسی بلند بمدت مناطق دیم می توان مناطقی را که ضریب تغییرات بارندگی در آنها بسیار بالا می باشد را شناسایی و از زیرکشت دیم خارج و به مراتع تبدیل نمود و یا با رعایت دقیق مسایل زراعتی و آگروتکنیکی مناسب مانند مصرف بهینه کودهای ازته و فسفره، تراکم مناسب بذر، فاصله خطوط مطلوب، اقدام به کشت ارقام زوردرس گندم و جو نمود.

 مقدمه

تولید مواد غذایی به ویژه گندم رابطه بسیار نزدیکی با قدرت سپاسی و اقتصادی کشورهای جهان دارد. با وجود این افزایش سریع و روزافزون جمعیت و عدم بهره گیری از روش های بهینه تولید در کشورهای در حال توسعه، وابستگی این کشورها را بیشتر نموده است. به طوری که امروزه گندم یکی از اقلام وارداتی بسیاری از کشورهای در حال توسعه از جمله ایران می باشد. در ایران نیز مانند بسیاری از کشورهای جهان، نان گندم مهم ترین ماده غذایی روزانه مردم را تشکیل می دهد و نقش عمده ای در تامین انرژی و پروتیین موردنیاز انسان دارد. برمبنای آمار مختلف، متوسط سهم مصرف نان از کل انرژی مورد احتیاج حدود 40 درصد می باشد.

مقدار سطح زیر کشت گندم دیم در ایران، بین 4 تا 5/4 میلیون هکتار در طی سال های 67 تا 76 نوسان داشته است. در سال زراعی 76 ـ 75 مقدار تولید گندم دیم کشور برابر 9/2 میلیون تن بوده که نسبت به سال زراعی 75 ـ 74 کاهشی برابر 5/7 درصد را نشان می دهد و در مقایسه با سال زراعی 74 ـ 1373 حدود 30 درصد کاهش داشته است. این مقدار کاهش عمدتاً به دلیل کاهش شدید بارندگی در سال های اخیر به ویژه سال زراعی 76 ـ 75 بوده است. نتایج حاصل از بررسی ها نشان داده که میزان تولید گندم دیم رابطه مستقیم و معنی دار با مقدار بارندگی و توزیع آن دارد. با توجه به اهمیت بارندگی در کشاورزی و وابستگی میزان تولید محصولات کشاورزی به نزولات جوی به ویژه محصولات دیم، ارایه اطلاعات صحیح در زمینه بارندگی و دما در طی چند سال گذشته مفید به نظر می رسد. زیرا با اطلاع از چگونگی تولید گندم، بدون مقایسه نزولات جوی به عنوان یکی از عناصر مهم در تولید محصولات دیم نمی توان علل کاهش یا افزایش محصولات را توجیه نمود. طبق برآوردهای انجام شده در سال زراعی 78 ـ 77 به علت وقوع خشکسالی و کاهش بارندگی حدود 5/2 میلیون تن از تولیدات گندم دیم کاهش یافته که این میزان کاهش، بیشتر شامل استان های غرب و شمال غرب کشور می شود. مقدار کاهش تولید در دیمزارها حدود 2000 میلیارد ریال ضرر مالی را به کشور وارد می سازد. تجزیه و تحلیل های حاصله و همچنین نتایج حاصل از بازدید مزارع زارعین دیمکار کشور در مناطق مختلف نشان می دهد که پاره ای از عوامل مثل تراکم بذر، مصرف کودهای ازته به صورت سرک، عدم تهیه بستر مناسب بذر.... باعث تشدید تاثیر عوامل خشکی و موجبات کاهش شدید محصول گندم را فراهم نموده اند.

این مقاله سعی بر آن دارد تا با اشاره به عوامل پنهانی کاهش تولید گندم در دیمزارها و به کارگیری
توصیه های علمی، تضمینی گندم دیم را حتی در مواجهه با دگرگونی شدید جوی میسر سازد.
k nhvn  آن دارد ٌاتبتبتتتبننننبنمکشمنیمکشبن

 بارندگی و دما

کشاورزی از مهم ترین فعالیت های اقتصادی کره زمین به شمار می رود و بیش از هر چیز به شرایط جوی وابسته است. با توجه به تقاضای رو به رشد جمعیت، مسئله تامین غذا و نیاز به افزایش تولید،
بیش از پیش از هر چیز به شرایط جوی وابسته است. با توجه به تقاضای روبه رشد جمعیت، مسئله تامین غذا و نیاز به افزایش تولید، بیش از پیش ضرورت پیدا نموده است. مطابق جدول (1) کمترین میزان بارندگی از سال 1363 تا 1378 مربوط به سال زراعی (78 ـ 77) با (196) میلی متر بارندگی می باشد.

در پاییز سال 1377 اولین بارندگی مؤثر در 20 آبان به میزان 13 میلی متر در پاییز سال 1377 اولین بارندگی مؤثر در 20 آبان به میزان 13 میلی متر گزارش شده و به علت مساعد بودن شرایط محیط برای جوانه زنی و سبز شدن، کلیه آزمایش ها و مزارع کاشته شده در دیمزارهای منطقه، سبز شدند و به صورت 2 تا 3 برگی در آمده و در ابتدا مرحله پنجه زنی با بارش برف در زیر پوشش برف قرار گرفتند.

آمار هواشناسی ایستگاه تحقیقات دیم مراغه نشان می دهد که میانگین حداقل دما در این ایستگاه (6/15ـ) درجه سانتی گراد بوده و در طی ماه های دی و بهمن اتفاق می افتد. ولی تغییرات درجه حرارت در پاییز و زمستان 77 نشان می دهد که در آذر ماه حداقل دما (1ـ) درجه سانتی گراد بوده و زمینه مساعدی برای رشد و نمو وجود داشته است. در طی ماه های دی، بهمن و اسفند حداقل درجه حرارت هوا در سال
(77)، (5/13ـ) درجه سانتی گراد بود. به طور که میانگین دما در این سه ماه به ترتی (6/1، 7/1ـ ، 1/1) درجه سانتی گراد بوده که نسبت به سال های گذشته نستباً گرم بوده است (جدول 2).

این تغییرات دهنده گرم بودن زمستان (77) نسبت به سال های گذشته است. داده های حاصل از آمار هواشناسی نشان می دهد که میزان نزولات جوی در طی پاییز و زمستان (77) نسبت به سال های گذشته بسیار کم بوده به طوری که میزان کل نزولات جوی در طی پاییز و زمستان سال (77) نسبت به پاییز و زمستان سال های (76 و 75) به ترتیب (44 و 29) درصد کاهش داشته است . این امر نشان دهنده کمبود ذخیره رطوبت در خاک برای بهار و تابستان (78) می باشد. میزان بارش باران و برف در طی فصل زراعی (78 ـ 77) در جدول (1) آمده است. در  طی ماه های اردیبهشت و خرداد و تیر ماه که فصل رشد در منطقه محسوب می شود، به ترتیب (7/7، 8/0 و 0) میلی متر بارندگی شده که از توززیع نامناسبی برخوردار بوده است.

هم زمان با کاهش شدید بارندگی، تغییرات درجه حرارت نیز زیاد بوده است. کاهش ناگهانی دما به (5/3ـ) درجه سانتی گراد در مورخه (30/2/78) در آستانه خوشه دهی ارقام گندم باعث گردید که مزارع گندم دیم دچار سرمازدگی شوند و انتهای خوشه های گندم به علت عقیمی، سبب کاهش تعداد دانه در سنبله و نهایتاً‌ منجر به کاهش عملکرد گردید. بررسی تغییرات دما در طی چند سال گذشته نشان می دهد که اولاً در طول 13 سال گذشته تغییر ناگهانی به علت سختی زمستان،

خوشه دهی ارقام گندم معمولاً از نیمه خرداد ماه به بعد اتفاق می افتد ولی مساعد بودن دما در اواخر زمستان (77) و اوایل بهار (78) باعث گردید که خوشه دهی ارقام گندم نسبت به سال های قبل حدود 15 روز جلوتر انجام شود. وقوع دمای پایین نه تنها محصول گندم بلکه سایر محصولات سردرختی را نیز در بسیاری از مناطق دچار سرمازدگی نمود. نتایج حاصل از یادداشت برداری ها در آزمایش های بهنژادی نشان داد که میزان خسارت ناشی از سرمای دیررس در بین ارقام زودرس بسیار بیشتر از ارقام دیررس زودرس ارقامی که دارای اندام با پوششی موی بودند از این پدیده خسارت ندیدند. ارقام متحمل به این پدیده و خشکی نیز انتخاب شدند.در جریان خرداد ماه (78)دما به تدریج بالا رفته و همزمان به علت نبود بارندگی، رطوبت خاک تحلیل یافت. متوسط درجه حرارت در طی ماه های فروردین، اردیبهشت، خرداد و تیر (78) نسبت به ماه های مشابه در پنج سال گذشته بالا بوده است جدول (2). بنابراین به علت کمی ذخیره رطوبت در خاک (کاهش نزولات زمستانه عمدتاً برف) و متعاقباً کاهش بارندگی بهاره و افزایش دما، مزارع گندم دچار تنش خشکی شدند.

 ضریب تغییرات پراکنش بارندگی (CV)

داده های حاصل از بررسی میزان و توزیع بارندگی با مقدار تولید گندم در دیمزارها نشان می دهد که بهترین پارامتر برای بررسی رابطه بارندگی با تولید گندم رابطه بین (CV) بارندگی و عملکرد گندم می باشد. در سال هایی که (CV) بارندگی پایین بوده به علت مقدار و توزیع مناسب بارندگی عملکرد قابل قبول بدست آمده ولی در سال هایی که تغییرات و پراکنش بارندگی بالا بوده، معمولاً عملکرد دچار نوسان بیشتر شده است، جدول (1).

رابطه بین (CV) بارندکی و میانگین عملکرد ارقام شاهد گندم در سطح آزمایش های مقایسه عملکرد در طول چند سال گذشته (49/0 = r) بوده و معنی دار می باشد. بیشترین میزان تغییرات پراکنش بارندگی در طی (13) سال گذشته مربوط به سال زراعی (78 ـ 77) با (9/26) درصد
می باشد (جدول 1). نتایج حاصل از داده ها و عملکرد گندم در دیمزارها نشان می دهد که در سال زراعی (78 ـ 77) عملکرد گندم دیم تحت تاثیر پدیده خشکسالی قرار گرفته و در بسیاری از مناطق، مزارع غیرقابل برداشت بوده و در نقاطی که محصول برداشت شده مقدار تولید در واحد سطح پایین بوده است.

در رابطه با کاربرد ضریب تغییرات پراکنش بارندگی تحقیقات زیادی در کشورهای خارج از جمله استرالیا انجام شده است. علی بخش دهقانی با انجام یک بررسی مشابه در مناطق جنوب و
جنوب غربی رابطه قوی و معنی داری بین (
CV) بارندگی و عملکرد گندم پیدا نمود. بنابراین برای تعیین کاربرد دقیق تر آن نیاز به آمار درازمدت هواشناسی و زراعی می باشد.

 رطوبت نسبی هوا

علاوه بر میزان و توزیع بارندگی و دما، میزان رطوبت نسبی محیط نیز در تولید گندم دیم نقش مهمی دارد. به طوری که در ارتفاعات که دما نسبتاً پایین و میزان رطوبت نسبی از سایر مناطق بیشتر است پدیده خشکسالی کمتر آسیب رسانده است. برای مثال نتایح حاصل از مشاهدات و بازدیدها نشان می دهد که هر چه از طرف ایستگاه تحقیقات دیم مراغه به طرف دامنه های سهند حرکت کنیم به علت کاهش نسبی دما و افزایش رطوبت نسبی، مزارع زارعین از وضعیت بهتری برخوردار می باشند همچنین در ارتفاعات استان کردستان در مناطق زرینه او با تو نیز میزان خسارت ناشی از خشکی کمتر از سایر مناطق بود. داده های هواشناسی ایستگاه تحقیقات دیم نشان می دهد. که میزان رطوبت نسبی هوا در جریان ماه های اردیبهشت، خرداد و تیر ماه به ترتیب نسبت به میانگین رطوبت نسبی هوا در 5 سال گذشته (19، 31 و 23) درصد کمتر بوده است و این کاهش رطوبت نسبی در اثر کمبود بارندگی و افزایش دما نسبت به سال های قبل بوده است. بنابراین میزان رطوبت نسبی هوا نقش مهمی در پر شدن دانه ها در انتهای فصل رشد در دیمزارها دارد (جدول 3) علاوه بر تغییرات بارندگی سایر فاکتورها نیز در کاهش عملکرد نقش داشتند که ذیلاً مورد بررسی قرار می گیرند.

 

مصرف کودهای ازته

تامین ازت موردنیاز گیاه و مصرف مقدار متناسب آن اولین و مهم ترین عامل در جهت افزایش تولید محصولات با کیفیت مطلوب می باشد. البته در این زمینه اصول حفظ محیط زیست نباید نادیده گرفته شود. اشتباه در مصرف کود،اثرات بسیار نامطلوب به دنبال دارد. تقریباً گیاه همیشه به کود ازته نیاز دارد. ازت باعث شادابی، سبز ماندن، رشد سریع، ازدیاد شاخ و برگ و افزایش کمی و بهبود کیفی محصول
می شود. رشد سریع، ازدیاد شاخ و برگ و افزایش کمی و بهبود کیفی محصول می شود. بیشترین قابلیت استفاده از کود مصرفی، زمانی است که گیاه به کود احتیاج داشته و کود در موقعیتی مناسب نسبت به نیاز گیاه قرار گیرد. زمان بکار بردن کود با خصوصیات کود معدنی ارتباط دارد.

ویژگی هایی از قبیل قدرت تحرک پذیری  و اینکه کود روی خاک باشد یا در درون خاک و علاوه بر آن ویژگی های خاک و آب و هوای منطقه نیز مؤثرند. درباره زمان مناسب مصرف کود ازته در دیم و استفاده بهینه از آن طرح های تحقیقاتی زیادی به انحام رسیده است. فیضی اصل با انجام آزمایش های زماندار در این زمینه نتیجه گرفت که مصرف 60 کیلوگرم ازت خالص در هکتار از منبع اوره در پاییز همزمان باکاشت گندم دیم بیشترین و بهترین نتیجه را خواهد داشت.

ملکوتی و همکاران با انجام یک بررسی نتیجه گرفتند که در شرایط دیم در صورت کمبود ازت قابل استفاده در خاک، پخش کود ازته برای افزایش بهره وری از آب، الزامی است. بازیافت استفاده از آب برای تولید غلات در خاک های کود داده شده بیشتر از خاک های بدون تیمار کودی بوده است. امادر صورت وجود تنش های شدید رطوبتی، افزایش کود ازته، از طریق کاهش تعداد سنبله، عملکرد را کاهش می دهد. سجادی با انجام یک بررسی اظهار نمود که اگر چه مصرف ازت در چند مرحله توصیه شده است ولی باید توجه داشت که این عمل در مناطقی که پراکنش باران مناسب می باشد، امکان پذیر خواهد بود و در مناطق خشک, مصرف ازت بلافاصله قبل از مرحله گلدهی موفقیت آمیز نخواهد بود.

نتایج آزمایش های انجام شده در موسسه تحقیقات دیم مراغه بر روی ارقام پیشرفته گندم و همچنین نتایج حاصل از مشاهدات از مزارع زارعین در سال زارعی (78 ـ 77) نیز نشان داد که مصرف کود سرک در دیمزارها در سال های خشکسالی باعث تشدید اثرات نامطلوب تنش خشکی شده، زیرا مصرف کودهای ازته به صورت سرک نیاز آبی گیاه را بالابرده و با توجه به کمی رطوبت خاک، گیاه به شدت تحت تاثیر تنش خشکی قرار می گیرد. همچنین متعاقباً اجزاء عملکرد مانند تعداد دانه در سنبله؛ وزن هزار دانه و تعداد سنبله در واحد سطح کاهش می یابد. براساس نتایح حاصل حداکثر اختلاف عملکرد بین ارقام در دو بررسی جداگانه (888) کیلوگرم در هکتار مربوط به رقم (Pvn S /Chi/ Sabalna)بوده است جدول(4)

ارقام شاهد سرداری و سبلان هر کدام به ترتیب (218 و 319) کیلوگرم در هکتار در آزمایشی که کود سرک مصرف نشده بود نسبت به مصرف ان افزایش تولید داشتند. رقم (آذر 2) در شرایط مصرف کود سرک (1067 کیلوگرم در هکتار) و در شرایط بدون مصرف کود سرک (1660) کیلوگرم در هکتار عملکرد داشته است (شکل 1).

 

 

شکل شماره 1 ـ گندم در شرایط خشکی سال 78 ـ 1377 بدون استفاده از کودسرک (مزرعه تکثیر)

 نتایج حاصل از این بررسی همچنین نشان می دهد که با مصرف کود سرک نه تنها ارتفاع گیاه در اثر تنش خشکی به طور معنی داری کمتر شده بلکه سایر اجزاء عملکرد مانند وزن هزار دانه و نهایتاً عملکرد نیز
به طور معنی دار کاهش می یابد.

میانگین ارتفاع بوته ارقام سرداری، سبلان و آذر 2 به ترتیب در شرایط کود سرک (53، 50 و 55) و در شرایط بدون مصرف آن به ترتیب (61، 61 و 66) سانتی متر می باشد که این اختلاف ها از نظر آماری معنی دار است.

نتایج حاصل از بررسی نشان داد که ارقام

(Ty 368. 251/Buc//Cvpe, Ns 732/ Her// Sh#4414/Crow S) در شرایط مصرف کود سرک به ترتیب (587 و 577) کیلوگرم در هکتار کمترین میزان عملکرد را داشتند در حالی که همین ارقام در آزمایش بدون مصرف کود سرک به ترتیب (1338 و 1038) کیلوگرم محصول تولید نمودند (حدول 4).

لازم به توضیح است که در هر دو آزمایش میزان بذر مصرفی براساس (350 دانه در متر مربع) و با توجه به وزن هزار دانه تنظیم شده بود و ضمناً میزان کود مصرفی در کلیه آزمایش ها شامل 25 کیلو P2O5 و 60 کیلو ازت خالص در هکتار بوده که در هر دو بررسی کلیه کود فسفره و دو سوم کود ازته در پاییز قبل از کشت به خاک افزوده شده است. فقط در یکی از بررسی ها یک سوم کود ازته (30 کیلوگرم در هکتار) در بهار به صورت سرک مصرف شده و در بررسی دیگر سرک مصرف نشد. بنابراین با توجه به نتایج حاصله از آزمایش های کودی مبنی بر مصرف کود ازته در هنگام کاشت می توان اظهار نمود: برای اینکه بتوانیم هم از کود مصرفی به طور صحیح استفاده کنیم و هم از وجود بارندگی های بهار در صورت امکان نهایت بهره را ببریم. باید تمام کود ازته توصیه شده را در پاییز هنگام کاشت، مصرف نمود. این امر منجر به افزایش تولید گندم در دیمزارها خواهد شد.

نتایج حاصل از مشاهده های انجام یافته از مزارع زارعین نیز نشان می دهد که در سال زارعی (78 ـ 77) زارعینی که کلیه کود ازته را در دیم به صورت سرک در بهار مصرف کرده بودند، مزارع آنها خسارت کلی دیده بود (شکل 2).

 

شکل 2ـ مزرعه گندم سرداری درشرایط زارعین درشرایط خشکسالی 78ـ77

 ولی آنهایی که کمتر از کود سرک استفاده کرده بودند، از وضعیت نستباً مناسبی برخوردار بود. انجام یک بررسی در موسسه تحقیقات دیم در مراغه در سال زراعی (78 – 77) که مصادف با خشکسالی بود نیز نشان داد که با کاربرد مقادیر مختلف ازت خالص (0 تا 150 کیلوگرم در هکتار) میزان محصول به طور معنی دار کاهش می یابد.

 میزان بذر

باتوجه به این که زراعت دیم بیشتر تحت تاثیر تنش های محیطی قرار می گیرد لذا عدم استفاده از تراکم مناسب بوته در واحد سطح، باعث پایین آمدن عملکرد گندم در شرایط دیم می شود. وجود تراکم بیش از حد مطلوب بذر در روی خطوط کشت باعث خواهد شد که گیاه قادر به استفاده بهینه از شرایط موجود نباشد و به علت ایجاد رقابت درون بوته ای عملکرد افت پیدا می کند. سالک زمانی، با انجام یک بررسی بر روی تراکم بذر و فاصله خطوط رقم سبلان بیان نمود که میزان (300 دانه در متر مربع با فاصله خطوط 15 سانتی متر) بیشترین میزان عملکرد را تولید می نماید. روستایی و پورمند به ترتیب با انحام بررسی های جداگانه بر روی تاثیر میزان بذر و فاصله خطوط بر روی ارقام پیشرفته گندم و جو به ترتیب بیان داشتند که با (تراکم 400 بوته بر روی ارقام پیشرفته گندم و جو دمی به ترتیب بیان داشتند  که با (تراکم 400 بوته با فاصله خطوط 15 سانتی متر). عملکرد بیشتری در گندم و جو عاید می شود.

باعنایت به اینکه تعداد سنبله در واحد سطح یکی از مهم ترین اجزاء عملکرد محسوب می شود و نقش مهمی در افزایش عملکرد در واحد سطح در دیمزارها ایفاء می نماید. با رعایت تراکم مناسب بذر و فاصله خطوط مطلوب ، توزیع بذور در روی خطوط و در واحد سطح به طور مناسب انجام شده و از رقابت درون بوته ای جلوگیری نموده و از طرفی در مصرف موادغذایی و به ویژه رطوبت موجود در خاک به خصوص در انتهای فصل رشد، توصیه می شود که میزان بذر جهت کاشت با توجه به نتایج آزمایش های انجام یافته و براساس وزن هزار دانه ارقام تعیین شود.

نتایج حاصل از مشاهده ها و بازدید از مزارع کشاورزان در استان های مناطق غرب و شمال غرب کشور در سال زراعی (78 ـ 77) نیز نشان داد در مزارعی که میزان بذر بیشتر مصرف شده بود در اثر تنش خشکی به شدت آسیب دیده و غیرقابل برداشت بودند ولی مزارعی که دارای تراکم مناسب بودند نسبت به سایر مزارع از وضعیت مطلوبی برخوردار بودند، لذا به وضوح روشن می شود که در دیمزارها میزان تراکم بذر، یک فاکتور مهم بوده و تحت تاثیر عوامل مختلفی از جمله ژنوتیپ گیاه، زمان کاشت، بافت خاک، میزان رطوبت موجود در خاک و میزان بارندگی قرار می گیرد. با توجه به نتایج حاصل می توان چنین جمع بندی نمود که در دیمزارها میزان بذر مناسب برای ارقام تجارتی و معرفی شده آذر 2، سرداری و سبلان به ترتیب (130، 135، 120) کیلوگرم در هکتار با استفاده از دستگاه بذرکار و فاصله خطوط 12 تا 15 سانتی متر می باشد.

 تهیه بستر بذر

روش های صحیح مدیریت زراعی جهت استفاده حداکثر از ظرفیت تولید گیاهان در دیمزارها امری بسیار مهم بوده و تعیین مناسب ترین شرایط رشد می تواند برای افزایش عملکرد و بهره وری از محیط مدنظر قرارگیرد. یکی از موارد مهم در تصمیم گیری زراعی به منظور دستیابی به عملکرد بالا در دیمزارها، تهیه بستر مناسب برای بذر می باشد. در رابطه با تهیه بستر بذر طرح های تحقیقاتی زیادی در موسسه تحقیقات دیم در مراغه انجام شده است. با توجه به نتایج این تحقیقات برای مناطق سردسیر کشور می توان شخم پاییزه با گاوآهن قلمی به عمق 30 سانتی متر و در صورت وجود علف های هرز،‌استفاده از پنجه غازی در بهار حداکثر تا عمق (10 سانتی متر) را توصیه نمود.

نتایج حاصل از بازدید مزارع زارعین، نشان می دهد که معمولاً کشاورزان عمل شخم را در پاییز انجام
نمی دهند و در بهار عملیات شخم را با گاو آهن برگرداندار و آن هم دیر وقت انجام می دهند. در اکثر مناطق معمولاً زمان اجرای شخم به علت چرای دام و یا عوامل دیگر به تاخیر می افتد و این کار باعث
می شود که اولاً رطوبت ذخیره شده خاک کمتر بود و ثانیاً به علت خشک شدن خاک و ایجاد کلوخ های درشت، تهیه بستر بذر برای کاشت با مشکل مواجه می شود. به طوری که هنگام کاشت یا بذر کار، بذور به طور یکنواخت ریخته نمی شود و ثانیاً در زمین های کلوخ دار بذور به طور یکنواخت در زیر خاک قرار نمی گیرند و همه این عوامل در نهایت منجر به کاهش تولید می شوند.

عوامل ژنتیکی و فیزیولوژیکی

با توجه به شرایط اقلیمی خشک و نیمه خشک کشور و محدودیت آب، تهیه ارقام و لاین های که در شرایط تنش آبی (خشکسالی) بتوانند عملکرد قابل قبول و پایداری داشته باشند ضرورت دارد. برای دستیابی به چنین لاین ها و ارقامی از روش های گزینش بر مبنای شاخص های متحمل به تنش می توان استفاده کرد . برای حصول این هدف،‌شناخت کافی از خصوصیات ژنتیکی صفات در نباتات مختلف برای اتخاذ تدابیر اصلاحی از اهمیت ویژه ای برخوردار است برای انجام هر برناه اصلاحی، اطلاع از ساختار ژنتیکی و چگونگی کنترل صفات توسط ژن ها ضروری است. بررسی های ژنتییک و فیزیولوژیک در موسسه تحقیقات دیم نشان داده است که ارقام برخوردار از زودرسی، طول و حجم ریشه بیشتر، عمیق بودن گره یقه، طول زیاد کلئوپتیل، برگ های نازک و باریک و مومی بودن اندام ها از ویژگی های مهم در تحمل نبات به تنش خشکی و سرما به شمار می آیند.

نتایج حصال از یک بررسی نشان داد که با افزایش عمق کاشت (5 تا 7 سانتی متر) در ارقام گندم با طول کلئوپتیل زیاد نه تنها درصد سبز کاهش معنی داری پیدا نکرد بلکه ارقام به علت تشکیل گره یقه د رعمق بیشتر به تنش سرما مقاوم بوده و از طرف دیگر به علت تشکیل ریشه های عمیق و توسعه آنها و استفاده از رطوبت عمیقی خاک در دیمزارها، گیاه را در مقابل تنش خشکی مقاوم می سازد.

بررسی های انجام یافته در پروژه بهنژادی غلات در طول چند سال گذشته در موسسه تحقیقات دیم در مراغه نیز نشان داده است که ارقام برخوردار از زودرسی، قدرت ایستایی (ویگور) عالی که دارای ارتفاع بوته مناسب باشند نسبت به سایر ارقام دریررس از عملکرد وزن هزار دانه بیشتری برخوردارند.ارقام به علت خوشه دهی و پرکردن دانه، سیکل زندگی خود را تا قبل از وقوع تنش رطوبتی و افزایش درجه حرارت، نسبت به سایر ارقام زودتر تمام می کنند لذا با ایجاد تنوع ژنتیکی لازم در پروژه، دورگ گیری باید لاین هایی که بتوانند در ابتدای فصل رشد که هوا نسبتاً سرد می باشد از رشد مطلوبی برخوردار شوند و نیز بتوانند در مقابله با شرایط خشکی عملکرد قابل قبولی داشته باشند انتخاب نمود. در این راستا کارهای زیادی در دست انجام است که نتایج آن در سال های آینده مشخص خواهد بود.

 نقش ترویج

ترویج به مثابه جزء مهمی از دستگاه کشاورزی، و بخش آموزشی و ارشادی است که هدف آن تجهیز نیروی انسانی از طریق آگاهی های نو به منظور افزایش کارآیی در بخش کشاورزی می باشد. ترویج در پیشبرد اهداف خود لزوماً علاوه بر مسایل فنی و زراعی باید از دستاوردهای علوم اجتماعی, روان شناسی، تعلیم و تربیت، مدیریت و برنامه ریزی نیز بهره بگیرد. ترویج نقش آموزش دهنده و اطلاع رسانی را در جوامع مختلف مخصوصاً در رسیدن به کشاورزی مدرن به عهده دارد. تنها ترویج است که با شناخت کافی از همه زمینه ها, امکانات و کمبودهای موجود، می تواند تکنولوژی مناسب را شناسایی و شیوه های انتقال تکنولوژی را مشخص و برنامه آموزشی را برای استفاده کنندگان از این تکنولوژی طرح ریزی نماید.

با نگاهی به  جایگاه و نقش ترویج در کشاورزی ایران و به ویژه در زراعت دیم در می یابیم که متأسفانه این نقش بسیار ناچیز بوده است. کاهش عملکرد در دیمزارها به علت پاره ای از مسایل مثل عدم تهیه بستر مناسب بذر، توزیع غیریکنواخت بذر در واحد سطح، تراکم زیاد بذر و استفاده از بذرکارهای با فاصله خطوط بیشتر و عدم استفاده از بذر بوجاری شده می باشد. نتایج حاصل از تحقیقات درطول چند سال گذشته نشان داده که پتانسیل تولید رقم سرداری در دیم زارها (1865 کیلوگرم در هکتار) بوده است، بنابراین معلوم می شود که کشاورزان ما نتوانسته اند بنا به دلایل فوق الذکر از پتانسیل واقعی این رقم استفاده کنند. نتایج  بازدیدها از مزارع زارعین در نقاط مختلف نیز نشان می دهد که اغلب کشاورزان دیمکار از بذر خود مصرفی استفاده می کنند ثانیاً در کمتر مزرعه ای با علف های هرز مبارزه می شود  و ضمناً در تهیه بستر بذر و زمان تهیه بستر، مشکلات فراوانی دارند که کوچک و پراکنده بودن این قطعات به پیچیدگی این معضلات می افزاید. در کشورهای توسعه یافته از نظر کشاورزی می توان به اهمیت ترویج در افزایش تولیدات پی برد.

جاری شدن آب های سطحی و عدم استفاده از آنها در مناطق سردسیر به مدت حدود 7 ماه از سال ، باید مسئولان را در جهت حفظ و ذخیره این آب ها و هدایت آنها در جهت مصرف بهینه رهنمون سازد. با ذخیره نمودن این آب های روان، مناطق زیادی از مناطق سردسیری حداقل یک یا دو بار می توانند آبیاری شوند که کمک شایان توجهی به افزایش تولید گندم خواهد نمود.

 نتیجه گیری

با نهایت تأسف در سال زراعی 78 ـ 1377 شاهد بی سابقه ترین خشکسالی در چند ساله اخیر بودیم. به طوری که اکثر زراعت ها در مناطق دیم به علت پدیده خشکسالی و عواملی که اثرات این پدیده را تشدید نموند، از بین رفت و یا حداقل عملکرد را تولید نمودند. با توجه به نتایج حاصل از بررسی ها می توان گفت که در سال زراعی گذشته عواملی مانند کاهش بارندگی (به ویژه بارندگی های زمستانه) افزایش دما، کاهش ناگهانی دما در آخر اردیبهشت ماه،‌استفاده بیشتر از کودهای سرک، عدم تهیه بستر بذر مناسب، میزان زیاد بذر در واحد سطح و فاصله خطوط بیشتر از جمله عواملی بودند که موجبات نابودی زراعت در مناطق دیم را فراهم نمودند. از طرف دیگر بروز پدیده خشکسالی، شرایط و امکانات لازم را برای سلکسیون موادژنتیکی متحمل به تنش خشکی برای اصلاح گرها فراهم نمود. به طوری که سال زراعی
(78 ـ 77) از نظر انتخاب و گزینش موادمقاوم به خشکی در موسسات تحقیقات دیم در مراغه بی نظیر بود.

در شرایط خشکسالی (78 ـ 77) برخی از ارقام در آزمایش های مقایسه عملکرد تا حدود 3 تن در هکتار محصول تولید نمودند و از طرف دیگر رقم آذر 2 ویک رقم جدید از ارقام پیشرفته گندم دیم در شرایط تکثیری به ترتیب (1050 و 1450 کیلوگرم در هکتار) محصول تولید نمودند. در همین شرایط میانگین عملکرد رقم سرداری در شرایط تکثیری 680 کیلوگرم در هکتار بود. با توجه به این که در طی ماه های اردیبهشت، خرداد و تیر ماه که هوا گرم شده و شرایط برای رشد در منطقه فراهم می گردد جمعاً 5/8 میلی متر بارندگی در این ایستگاه تحقیقاتی بوده و از طرف دیگر افزایش دما و کاهش رطوبت نسبی نسبت به سال های گذشته باعث شده که ارقام پیشرفته دیم تحت شدیدترین تنش ها قرار گیرند، امید داری که با معرفی این ارقام در طی سال های آینده و رعایت مسایل دقیق زراعی، شاهد افزایش تولید گندم در واحد سطح باشیم.

پیشنهادات

نظر به اینکه بخش زیادی از اراضی زیر کشت گندم در مناطق خشک و نیمه خشک کشور قرارگرفته و عملکرد آن به علت وجود تنش های خشکی و سرما پایین است. دستورالعمل های زیر جهت بکارگیری در دیمزارهای کشور برای افزایش تولید گندم دیم ارایه می شود. امید است که انشاءالله با بکارگیری این توصیه ها شاهد افزایش گندم و کاهش خسارت در سال های خشکسالی باشیم.

 1ـ استفاده از میزان بذر مناسب در واحد سطح

با توجه به نتایج تحقیقات می توان برای ارقام آذر 2، سرداری و سبلان به ترتیب 130، 135 و 120 کیلوگرم بذر در هکتار را در کاشت با بذر کارها توصیه نمود.

  2ـ کاشت با فاصله خطوط کمتر

نتایج حاصل از آزمایش ها نشان داده که فاصله خطوط 15 سانتی متر بیشترین میزان عملکرد را داشته است. بنابراین استفاده از بذر کارها که فاصله خطوط کمتری دارند برای دیم مناسب می باشند.

 3ـ استفاده دقیق و صحیح از میزان کودهای توصیه شده

باتوجه به نقش موادغذایی در افزایش میزان تولید و نتایج حاصل از آزمایش های متعدد به طور عمومی فرمول کودی 60 کیلوگرم ازت خالص و 30 کیلوگرم P2O5 در هکتار برای دیمزارها توصیه می شود. کلیه کود فسفر و کود ازته در هنگام کشت مصرف شود.

 4ـ تهیه بستر بذر مناسب

به طور خلاصه برای تهیه بستر بذر در دیم زارها می توان از گاوآهن قلمی در پاییز سال آیش جهت شخم به عمق 30 سانتی متر و استفاده از پنجه غازی در بهار سال آیش حداکثر دوباره در صورت وجود
علف های هرز به عمق 10 سانتی متر توصیه می گردد.

 5ـ استفاده از ارقام اصلاح شده

استفاده از ارقام اصلاح شده نه تنها عملکرد بیشتری را به دنبال داشته بلکه این ارقام نسبت به تنش های محیطی نیز مقاوم می باشند.

 6ـ استفاده از بذر بوجاری شده

استفاده از بذر بوجاری و ضدعفونی شده باعث افزایش تولیدگندم خواهد شد زیرا در بذر خود مصرفی تعداد زیادی از بذور علف های هرز و بذور شکسته و سایر اجزاء‌ وجود دارند که تنظیم میزان بذر و تراکم  مناسب بوته را مشکل می سازد.

 7ـ تاریخ کشت

کاشت ارقام گندم از ارقام مهر ماه در مناطق سردسیری شمال غرب و غرب کشور تا اوایل آذر ماه (در مناطق معتدل) قابل توصیه است.

 8 ـ عمق کاشت

عمق کاشت مناسب برای ارقام دیم با توجه به نتایج آزمایش ها 5 تا 7 سانتی متر می باشد.

 9ـ جمع کردن آب های روان

جمع آوری و ذخیره آب های جاری در رودخانه های مناطق سردسیری و کوهستانی که حدود 7 ماه از سال از آنها استفاده نمی شود می تواند مقداری از اراضی دیم را حداقل یک بار در زمان کشت زیرآبیاری قرار دهد که این امر منجر به افزایش سریع تولید گندم می شود.

 10ـ نقش ترویج

باید تدابیری اتخاذ شود که مروجین بهتر و سریع تر بتوانند نسبت به انتقال یافته ها از تحقیقات به زارعین و برعکس انتقال مسایل و مشکلات کشاورزان به تحقیقات عمل نمایند.

 11ـ یکپارچه نمودن اراضی دیم

تشویق زارعین به یکپارچه نمودن اراضی خود نیز کمک زیادی به آماده سازی زمین و افزایش تولید خواهد نمود. این کار می تواند در قالب تشکیل تعاونی های تولید گندم و جو نیز انجام گیرد.

 

12ـ مبارزه به موقع باعلف های هرز مزارع گندم مطابق توصیه های انجام شده می تواند در افزایش تولید گندم نقش مؤثری داشته باشد.

 منابع مورد استفاده

1.       اسکندری.‌ایرج. 1377. نگرشی بر اصول عملیات زراعی در دیم. موسسه تحقیقات کشاورزی دیم.