سوسک برگخوار درختان میوه Adoretus persicus
(
این حشره در مناطق خراسان، تهران، مرکزی، همدان، لرستان، باختران، کردستان، اصفهان، فارس، یزد و کرمان فعال میباشد. از آفات درجه دوم باغات میوه محسوب میشود. حشره کامل از برگ درختان مثمر نظیر گلابی، سیب، به، گیلاس، گوجه، آلو، بادام، زردآلو و هلو، همچنین از برگ درختان غیر مثمر نظیر بید و صنوبر تغذیه مینماید و در تراکم بالا فقط رگبرگ اصلی را به جا میگذارد.
زیستشناسی
حشرات کامل معمولاً در اواخر خردادماه و اوایل تیرماه ظاهر میشوند. ظهور آنها بسته به شرایط آب و هوایی مخصوصاص درجه حرارت فصل از منطقهای به منطقه دیگر متفاوت میباشد. حشره بالغ شب پرواز بوده و موقعی که هوا تاریک میشود از پناهگاههای خود خارج شده و شروع به پرواز مینماید. این حشره از نظر فعالیت و رژیم غذایی معمولاً زندگی دسته جمعی دارد. حشرات بالغ به صورت دستجات 10 تا 20 تایی گاهی بیشتر در مجاورت هم زندگی میکنند. تغذیه معمولاً ابتدا از کناره برگ شروع شده و تا رگبرگ اصلی ادامه پیدا میکند و مسیر خورده شده کاملاً مضرس است. در حمله شدید حتی رگبرگهای فرعی را نیز خرده و فقط رگبرگ اصلی را باقی میگذارد. فعالیت تغذیهای حشره در تمام مدت شب ادامه داشته و صبح در پای همان درخت در زیر خاک یا کلوخهها پنهان میشوند و یا در زیر پوستک و شکاف تنه درختان به سر میبرند.
این حشرات پس از مدتی تغذیه جفتگیری کرده و افراد ماده تخمهای خو را در داخل تودههای کود دامی و مواد پوسیده گیاهی قرار میدهند. این تخمها به فاصله 2 تا 3 هفته باز میشوند و لاروها از مواد پوسیده گیاهی تغذیه میکنند. در مرحله لاروی به هیچ وجه زیانی وارد نمیکنند. این لاروها تا اواسط بهار سال بعد دوران تغذیه خود را پایان داده و در داخل خاک در میان محفظه بیضی شکل گلی تبدیل به شفیره میشوند. یک نسل در سال دارد اما در برخی مواقع یک نسل در دو سال طی میشود.
کنترل:
1ـ مبارزه مکانیکی:
الفـ چون حشره نسبت به نور کشش مثبت دارد میتوان توسط تلههای نوری و نظایر آن در شب آنها را جمعآوری نمود.
بـ در حالت خاص میتوان حشرات کامل را شبها از روی برگها جمعآوری و معدوم نمود و در هنگام روز در مناطق آلوده از زیر خاک و کلوخههای اطراف درختان آنها را جمع نموده و از بین برد.
2ـ استفاده از گیاهان تله: این حشره تمایل زیادی به تغذیه از برگ درختان تبریزی دارد. میتوان با کشت این گیاه به عنوان تله در اطراف باغ تا اندازهای از خسارت و صدمه آن به درختان میوه جلوگیری نمود. به علاوه سمپاشی را روی همین درختان منحصر کرده و از انبوهی آفت کاست
--------------------------------------------------------------------------------
ملخ بال کوتاه بلوط Esphandiaria obesa
در استانهای کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان انتشار دارد. حشره نو عمدتاً خاکی رنگ است. طول بدن 22-26 میلیمتر طول ران 14-15 میلیمتر – طول بال رویی 10-9 میلیمتر شاخک 24 مفصلی است. حشره ماده به رنگ سبز روشن یک دست، طول بدن 40-35 میلیمتر – طول ران 17-18 میلیمتر و طول بال رویی 15-14 میلیمتر میباشد.
اصولاً آفت برگخوار درختان بلوط میباشد ولی روی درخت کیکم نیز خسارت میرساند. در شرایط آب و هوای استان کهگیلویه و بویراحمد این آفت یک نسلی است و زمستان گذرانی بیشتر به صورت تخم درون کپسول در عمق 15-10 سانتیمتری خاک و به ندرت به صورت ملخ ماده میباشد. تفریخ تخمها دهه اول خرداد آغاز و اولین حشرات مانع در دهه سوم تیر ماه مشاهده شده، بنابراین طول مدت پورگی حدود 50 روز است. ملخهای ماده جهت تخم ریزی خاکهای مرطوب نرم و سبک را که زیر تخت سنگها و یا ریشههای اصلی درخت است ترجیح میدهند.
در استان خوزستان نیز این ملخ سالیانه بیش از 5000 هکتار از جنگلهای بلوط تنگ شلال مسجدسلیمان را مورد حمله قرار میدهد. این آفت یک نسل در سال دارد و از اواخر شهریور لغایت آبان ماه در زیر تخته سنگها و نزدیکی تنه درخت که از رطوبت کافی برخوردار است تخمریزی مینماید. حشرت کامل پس از تخم ریزی میمیرند.
مدت زمان دیاپوز تخم 6 تا 7 ماه است (از آبان لغایت اردیبهشت سال بعد) طول کشیده و پورههای نئوفات از اردیبهشت ماه سال بعد از تخم خارج شده و ابتدا از علفهای کف جنگل تغذیه کرده و پس از خشک و غیرقابل تغذیه شدن این علفها، از نیمه اول خرداد تا اوایل مرداد، از تنههای درختان بلوط بالا رفته و به شدت از برگها تغذیه مینمایند. مدت زمان پورگی حدود 4 ماه (از اوایل اردیبهشت لغایت اواخر مرداد) بوده و حشرات کامل از اواخر مرداد لغایت اوایل مهر ماه جفت گیری و سپس تخمریزی مینمایند. درختان بلوط در آبان و آذر ماه مجدداً تمدید حیات مینمایند. تخمریزی آفات به صورت دستهای است. تعداد تخمها در هر دسته 39 تا 84 عدد میباشد. بهترین زمان مبارزی با این آفت با توجه به شرایط کلیمائی منطقه مورد مطالعه در نیمه دوم اردیبهشت بوده که پورههای سنین 1 و 2 در حال تغذیه از علفهای کف جنگل و بالا رفتن از تنههای درخت بلوط میباشد. جنگلهای مناطق دشت و کوهپایه که دارای ارتفاع کم هستند دارای آلودگی بیشتری نسبت به مناطق مرتفع میباشند.
-------------------------------------------------------------------------
زوال گلابی Decline Pear
بیماریهای خطرناک گلابی است که موجب زیان به میوه،توقف رشد و مرگ درختان گلابی پیوند شده روی پایه های حساس می شود. به سبب مشکل بودن تشخیص بیماری مناطق انتشار آن به طور کامل شناسایی نشده است ولی از آمریکا، اروپا، استرالیا و اسرائیل گزارش شده است.
علائم:
سه نشانه اصلی در این بیماری دیده می شود: زوال سریع، زوال تدریجی و قرمز شدن برگها که گاهی همراه با پیچیدگی برگ است هیچ یک از نشانه های مذکور برای تشخیص اطمینان بخش نیست و برای تشخیص قطعی بایستی از آزمونهای الایزا، میکروسکوپ الکترونی، میکروسکوپ فلورسنس و انتقال با پیوند به گیاه معرف استفاده کرد.در زوال سریع که بیشتر در تابستان یا پائیز رخ می دهد، در خلال چند روز یا چند هفته درخت ناگهان پژمرده و می میرد.هنگامی که درخت در تنش گرمایی یا هوای خشک باشد بیماری بیشتر دیده می شود. درمحل اتصال پیوندک به پایه(خصوصاً پایه های شرقی) یک خط مشخص قهوه ای دیده می شود.زوال تدریجی عبارت از ضعف پیش رونده درخت که شدت آن فرق می کند وقتی زوال تدریجی رخ می دهد رشد شاخه های انتهایی کم و یا به کلی متوقف می شود: برگها تعدادشان کاهش یافته، کوچک، چرمی و سبز کم رنگ شده و حاشیه آنها به سمت بالا برمی گردد درخت بعد از ابتلا ممکن است سالها ادامه حیات دهد ویا طی چند سال از پای درآید. قرمز شدن شاخساره در اواخر تابستان و در پائیز، حالت ملایم زوال تدریجی است که در درختان پیوند شده روی پایه های متحمل تر بروز می کند. میزان محصول و اندازه میوه کاهش می یابد بعضی مواقع برگهای قرمز شده پیچ می خورند در این حالت انتهای برگها به سمت پائین می پیچد و لبه ها در طولی به سمت بالا برمی گردند. برگ درختان آلوده زودتر از درختان سالم خزان می کنند.
عامل بیماری:
یک شبه مایکوپلاسما Mycoplasma Like Organism (Phytoplasma=(MLO است که تاکنون موفق به کشت آن در شرایط آزمایشگاهی نشده اند.این ارگانیسم فاقد اسپور، بدون دیواره سلولی و غیر متحرک است به شکل کروی تا رشته ای است که شکل رشته ای آن در اوایل فصل در مراحل اولیه بیماری دیده می شود و به آنتی بیوتیک پنی سیلین مقاوم است(به خاطر عدم وجود دیواره سلولی).آلودگیهای شبه مایکوپلاسمایی در بافت های گیاهی عموماً با تولید و تجمع بافت پینه ای(Callose)همراه است که پیدایش این پدیده در سلولهای آبکشی موجب پدید آمدن نوعی فلورسانت غیر عادی می شود که در شناسایی MLO بسیار مؤثر است مشاهده پدیده فوق به دو صورت امکان پذیر است
1- از دمبرگ آلوده گیاه مقطع گیری نموده و برشهای بسیار نازک از آن تهیه می شود(بوسیله میکروتوم)و سپس با رنگ آنیلین بلو رنگ آمیزی و در زیر نورw 200جیوه، حالت فلورسان بافت پینه ای را دید.
2- می توان برشهای مذکور را با محلول از سافرانین به مدت 5 دقیقه رنگ آمیزی کرد و سپس با استفاده از میکروسکوپ معمولی با نور شفاف یا نور پلاریزه حالت فلورسان بافت پینه ای را مشاهده نمود.
چرخه بیماری:
عامل زوال گلابی با پیوند منتقل می شود ولی با بذر منتقل نمی شود و به طور طبیعی با پسیل گلابی(Psylla pyricola) منتقل می شود پسیل گلابی پس از چند دقیقه تغذیه از گیاه بیمار، برای تمام عمر می تواند بیماری را منتقل کند. علائم بیماری بعد از تغذیه حشره و انتقال عامل در همان سال یا سال بعد بروز می کند در درختان پیرتر دوره کمون بیماری طولانی تر است پسیل گلابی هر سال 5-3 نسل دارد و به شکل حشره کامل زمستانگذرانی می کند. در اواخر پائیز و اوایل زمستان وقتی حرکت مواد در آوندهای آبکش تحلیل می رود. عامل بیماری نیز در تنه درختان در زمستان از بین می رود در اوایل بهار دوباره MLO از ریشه درخت بالا می آید و تنه را در محل تماس با آوندهای چوبی اشغال می کند و برای تمام سال در آنجا می ماند، اشغال دوباره تنه در سالهای اولیه آلودگی هر ساله روی می دهد ولی با افزایش سن درخت این نظم به هم می خورد. بقای آلودگی در درختان گلابی بیمار پیوند شده روی پایه Pyrus Communis ، از طریق ریشه است.
مبارزه:
1ـ برای احداث باغهای جدید،انتخاب درختان سالم بسیار مهم است
2ـ درختان بیمار در نهالستان و تا 5 سال بعد از کاشت در محل اصلی باید از بین برده شوند.
3ـ تزریق تتراسایکلین به تنه درختان بیمار در فاصله برداشت میوه تا خزان برگها علائم بیماری را به طور موقتی از بین می برد، این تزریق هر سال باید تکرار شود این روش مبارزه قطعی با بیماری نیست چرا که آنتی بیوتیک در حد لازم به ریشه ها نمی رسد.
4ـ بهترین روش کاهش خسارت بالقوه بیماری زوال گلابی استفاده از پایه های مقاوم یا متحمل به بیماری است مقاوم ترین پایه ها: نهالهای بذری Pyrus Betulaefolia ، به دو رقم دو آنژو، بارتلت، اولدهام و هیبریدهای اولدهام × فارمینگ دایل هستند.