نویسنده: احمد پرویز؛ سید ام. احمد؛ اس. وکار و ای. رزوی
ترجمه: اکرم اسدی
کارشناس گروه مبارزه با جوندگان مضر کشاورزی-سازمان حفظ نباتات
چکیده: در این بررسی آزمایش های غذایی اجباری و انتخابی با تک تک موش های ورامین اسیر شده به منظور ارزیابی کارایی طعمه های برومادیالون، کول کلسیفرول و فسفید روی انجام شد. تحت آزمون اجباری (1 روزه و 3 روزه) موش های نر از طعمة برومادیالون کمتر مصرف کردند. به هر حال از نظر جنسیتی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. تحت آزمون غذایی انتخابی، تفاوت بین جذب طعمة برومادیالون و جنسیت معنی دار نبود. تحت طعمة کول کلسیفرول، طعمة تیمار شده بیشتر از طعمة معمولی مصرف شد. در میان طعمه های بررسی شده، کول کلسیفرول اثر خوبی برای کنترل موش ورامین نشان داد.
مقدمه
جوندگان از آفات اساسی سیستم های زراعی هستند و به کاهش تولید محصولات کشاورزی در سراسر جنوب شرقی آسیا کمک می کنند. موش ورامین(Nesokia indica) از آفات مهم کشاورزی می باشد و توزیع وسیعی در پاکستان، هند، ایران، عراق، مصر، سوریه، شمال عربستان، چین و جنوب روسیه دارد.
در پاکستان موش ورامین خسارت سنگینی به مزارع گندم، برنج و نیشکر وارد می کند. همچنین سبب خسارت های قابل ملاحظه ای به سیستم های آبیاری از طریق انسداد راه کانال ها و مخازن آبی می شوند. کنترل شیمیایی اساسا روشی است که در سطح وسیعی برای کنترل انتشار جوندگان استفاده می گردد. در پاکستان، فسفید روی، از سموم حاد و راکومین- آنتی کواگولانت مولتی دوز، از جونده کش های ثبت شده برای جوندگان شهری و کشاورزی می باشند. متأسفانه، کارایی فسفید روی متغیر است و اغلب کنترل کاملی انجام نمی گیرد. راکومین بایستی برای کمتر از 6 تا 7 روز مجددا تهیه شود که این ورد منجر به اتلاف وقت، مواد و کارگر می گردد.
گسترش مقاومت به اولین نسل آنتی کواگولانت ها، عاملی برای بهبود جونده کش ها بوده است. محققین توجه زیادی به دومین نسل جدید آنتی کواگولانت ها برای مثال برومادیالون داشته اند زیرا اثرات مثبت و قابل ملاحظه ای بر روی جوندگان مضر کشاورزی داشته است. این سموم برای جوندگان بسیار سمی هستند و مواد غذایی کمتری نسبت به هر آنتی کواگولانت قبلی نیاز است. اگر چه مرگ با تأخیر انجام می گیرد تنها یکبار تغذیه مرگ را به دنبال خواهد داشت.اخیرا دومین نسل آنتی کواگولانت ها برای کنترل جوندگان کشاورزی با موفقیت زیادی در سراسر جهان بکار گرفته می شود. کول کلسیفرول (ویتامین D3) پتانسیل کنترل سنجاب صخره (Spermophilus variegates) و رات ها Rattus rattus) و (Rattus norvegicusدارد. در این مطالعه، اولین اطلاعات در دسترس بر روی کارایی آزمایشگاهی برومادیالون، کول کلسیفرول و فسفید روی برای کنترل موش ورامین از آفات مهم کشاورزی مورد بررسی قرار می گیرد.
مواد و روش ها
آزمون حیوانات
رات های تحت آزمایش از مزارع برنج و نیشکر گرفته شدند و جنسیت حیوانات تعیین شدند سپس وزن شدند و جداگانه در قفس های جداگانه آزمایشگاه برای 3 هفته به منظور خو گیری آنها قبل از آزمون، قرار گرفتند. ماده های حامله، شیرده و به بلوغ نرسیده از دور خارج شدند. درجه حرارت اتاق 25 درجه سانتی گراد و سیکل تاریکی/روشنایی 12/12 ساعت بود. رات ها قبل از آزمایش تحت رژیم غذایی آزمایشگاه قرار گرفتند.
آزمون های غذایی
تجربیات به شکل آزمون های غذایی اجباری و اختیاری تنظیم شدند. برای اجرای این آزمون ها، 10 رات (5 تا از هر جنس) یکی یکی در قفس های جداگانه قرار گرفتند. تحت آزمون اجباری 1 روزه و 3 روزه، رات ها با یک نوع طعمة تر به وزن 15 و 20 گرم تغذیه شدند و طعمه های خورده نشده بعد از 24 ساعت جمع آوری شدند و برای محاسبة میانگین مصرف رات ها روزانه وزن شدند.
تحت آزمون انتخابی، جذب نسبی طعمه تعین شده در مقابل مواد غذایی معمولی محاسبه شدند، موقعیت ظرف های تغذیه روزانه، برای اجتناب از سازش مکانی تغییر داده می شدند. در طی دورة پس از تیمار، روزانه جانوران برای کنترل میزان مرگ و میر و یا علائم مسمومیت و سپس مرگ جانوران از نظر خونریزی داخلی مورد بررسی قرار دادند.
طعمه های تجاری تحت آزمایش به شرح زیر بودند:
Rampage-a، طعمة تیمار شده با کول کلسیفرول- یک جونده کش به صورت پلت که دربردارندة 075/0 درصد کول کلسیفرول می باشد.
Contrac-a، طعمة تیمار شده با برومادیالون
ZP، طعمة فسفید روی
نتایج و بحث
آزمون اجباری
در مورد آزمون های غذایی اجباری یک روزه (جدول 1)، در مجموع میانگین روزانة جذب طعمة برومادیالون در هر دو جنس 18/2 ± 73/10 میلی گرم بود (نر 99/2 ± 84/9 میلی گرم، ماده 16/1 ± 62/11 میلی گرم). رات نر طعمة سمی کمتری نسبت به رات ماده مصرف کرد، تفاوت در جذب طعمه بین جنس ها معنی دار نبود (005/0 <P). بنابراین میلی گرم برومادیالون جذب شده به ازای کیلوگرم وزن بدن در نر کمتر از ماده بود. در مجموع میانگین روزها برای مرگ و میر 35/2 ± 6/12 روز (دامنة 6 تا 20) بود. میانگین نسبت مرگ و میر تا حدی در ماده ها بالاتر از نرها بود. این به علت جذب بیشتر ماده مؤثرة سم توسط ماده ها نسبت به نرها بوده است. همچنین نتایج مطالعه حاضر توسط Marsh (1977) در شرایط آزمایشگاهی روی Rattus rattus تأیید شده است، در شرایطی که میانگین مقدار مصرف در رات با رژیم غذایی معمولی بیشتر از رژیم غذایی تیمار شده بود. در مورد طعمة کول کلسیفرول (Rampage-a) رات نر طعمة بیشتری (77/0 ± 22/8 میلی گرم) نسبت به رات ماده (58/1 ± 60/4 میلی گرم) مصرف کرد. بنابراین میلی گرم سم جذب شده بر کیلوگرم وزن بدن در نر نسبت به ماده بیشتر بود. به هر حال تفاوت معنی داری مشاهده نشد. رات های نر دیرتر از رات های ماده مردند. در مورد طعمة فسفید روی، 6 تا از 10 رات در یک روز تغذیه مردند. بقیه اساسا از طعمه نخوردند، و این ممکن است به علت طعمه گریزی باشد. تفاوت معنی داری در مقدار مصرف طعمه بین جنس ها مشاهده نشد.
تحت آزمون غذایی اجباری 3 روزه (جدول 2)، در مجموع میانگین روزانه مصرف طعمة برومادیالون در هر دو جنس 71/0 ± 27/17 میلی گرم بود ( نر 08/1 ± 16/17 میلی گرم و ماده 06/1 ± 40/17 میلی گرم). تفاوت معنی داری در مقدار مصرف در بین جنس ها مشاهده نشد. همچنین میلی گرم ماده مؤثرة مصرف شده بر کیلوگرم وزن بدن تفاوت معنی داری نداشت. در مجموع تعداد روزهای مرگ و میر 02/1 ± 6/6 روز بود (نر 41/1 ± 6 و ماده 56/1 ± 2/7). در مورد کول کلسیفرول میانگین روزانه جذب 42/0 ±29/5 میلی گرم بود. مانند آزمون یک روزه رات های نر نسبتا طعمه بیشتری نسبت به رات های ماده مصرف کردند، اما تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در مجموع میانگین ماده مؤثره مصرف شده بر کیلوگرم وزن بدن 89/1 ± 49/21 بود (نر 66/2 ± 37/20 و ماده 92/2 ±62/22). میانگین روزهای مرگ و میر 61/0 ± 8/3 (دامنة 2 تا9 روز) بودند.
آزمون انتخابی
تحت آزمون غذایی انتخابی، در مجموع میانگین روزانه مقدار مصرف طعمة برومادیالون (Contrac-a) 11/1 ± 57/15 میلی گرم بود (جدول3). تفاوت معنی داری بین طعمه های تینار شده و بین جنس ها مشاهده نشد. میانگین روزهای مرگ بین ماده و نر بسیار متفاوت بود. رات های ماده مقاوم تر نسبت به نر ملاحظه شدند. در مورد طعمه کول کلسیفرول، در مجموع مقدار مصرف در بین طعمه های تیمار شده معنی دار ثبت شد. تفاوت معنی داری در مقدار مصرف بین رات های نر و ماده مشاهده نشد. در مجموع روزهای مرگ و میر 74/1 ± 7/8 روز (رنج 1 تا 12 روز) بودند. نتایج مطالعة انتخابی به وضوح جذب بیشتری از طعمة کول کلسیفرول در مقایسه با طعمة معمولی نشان داد.
نتیجه گیری
3 طعمة تجاری ، Rampage-a ، طعمة تیمار شده با کول کلسیفرول؛ Contrac-a، طعمة تیمار شده با برومادیالون و ZP، طعمة فسفید روی تحت آزمون های غذایی اجباری (یک روزه و 3 روزه) و انتخابی بر علیه موش ورامین مورد ارزیابی قرار گرفتند. طعمة فسفید روی 60 درصد مرگ و میر داشت. بقیه که زنده مانده اند به علت طعمه گریزی از طعمه مصرف نکردند. در مورد طعمه برومادیالون و کول کلسیفرول، طعمة کول کلسیفرول اثر خوبی را برای کنترل موش ورامین نشان داد. نتایج بوسیلة آزمون انتخابی طعمه های تیمار شده در مقابل طعمه های معمولی تأیید شدند بطوری که طعمه های تیمار شده نسبت به طعمه های معمولی بطور معنی داری بیشتر توسط رات ها مصرف شدند. آزمون آزمایشگاهی برای تعیین غلظت ماده مؤثره سم ضروری می باشد. مطالعات میدانی باید برای ارزیابی طعمه کول کلسیفرول برای کنترل گونه های دیگر جوندگان کشاورزی طراحی گردد.