دو قلوزایی در تولید مثل گاو شیری پیامدی غیرقابل اجتناب بوده و برای گاو شیری یک صفت نامطلوب محسوب می شود زیرا به طور کل منجر به کاهش سوددهی و کارآیی تولید مثلی دام می گردد. در یک مطالعه ضررهای اقتصادی ناشی از هر تولد دوقلو در مقایسه با تولد تک قلو را بررسی کرده که رقمی در حدود 108 دلار برآورد شده است. همچنین دو قلوزایی موجب کاهش عملکرد تولید مثل دام همراه با افزایش میانگین روزهای غیرآبستن دام (open days) و دفعات تلقیح به ازای هر آبستنی دام (services per conception) در طی دوره شیرداری پس از زایمان می شود به علاوه ، اتیولوژی بسیاری از بیماریهای پیش از زایمان گاو مربوط به زایمانهای دوقلو میباشد
گاوهای دوقلوزا از نظر مردهزایی ، جفت ماندگی، متریت ، جابهجایی شیردان، کتوز و اسیدوریا در خطر بالاتری بوده و وقوع (incidence) سقط جنین (12% در مقابل 3/29%) ، مرگ جنین گوساله (2/3% در مقابل 7/15%) کاهش وزن گوساله هنگام تولد (6/30% در مقابل 5/43%) و جفت ماندگی (7% در مقابل 34%) در موارد دوقلوزایی در مقایسه با تک قلوزایی بیشتر بوده که این امر احتمالاً مربوط به کاهش طول آبستنی و افزایش وقوع سختزایی ناشی از دوقلوزایی گاو میباشد . همچنین باید در نظر داشت که میزان حذف در گاوهای دو قلوزا بیشتر است یکی از اثرات دوقلوزایی در گله کاهش تعداد تلیسههای بارور موجود برای جایگزینی در گله شیری گزارش شده است. این کاهش ناشی از افزایش مرگ و میر در زمان جنینی در گوسالههای دوقلو و افزایش میزان تولد گوساله های نر در نتیجه تولد گوساله های دوقلوی نر همسان (Homozygous) می باشد .
مکانیسمهای دوقلوزایی
گاو گونهای تک قلوزاست (Monotocous) و این به آن معنی است که در اکثر موارد یک آبستنی موفق در گاو منجر به تولد یک گوساله تک قلو می شود. مکانیسم فیزیولوژیکی موثر در تنظیم تعداد فولیکولهایی که در طی هر موج فولیکویی به فولیکول رسیده (Dominant) تبدیل می شوند معمولاً موجب انتخاب یک فولیکول رسیده شده که قادر به تخمکگذاری است. آغاز یک تخمکگذاری القاء شده یا طبیعی سبب تحریک عوامل موثر در آزاد شدن یک تخمک از یک فولیکول رسیده در زمان تخمکگذاری ، میگردد. اگر کلیه این وقایع از زمان لقاح تخمک تا زمان زایمان به طور طبیعی روی دهد منجر به آبستنی و تولد یک گوساله خواهد شد به هر حال امکان دارد که 2 فولیکول از میان گروه فولیکولهای در حال رشد در موج فولیکولی به رشد خود ادامه داده و به فولیکول رسیده تبدیل شوند که به آن پدیده کودامیننسی (Codaminancy) گویند . اگر عوامل محرک اختصاصی تخمکگذرای به طور طبیعی یا زمانی که فولیکولهای کودامیننت حضور دارند فعال شوند . 2 تخمک هر کدام از یک فولیکول آزاد خواهد شد و اگر سایر وقایع پس از لقاح تا زایمان به طور طبیعی برای هر دو تخمک اتفاق بیافتد دو قلوزایی رخ می دهد.
سلولی که پس از لقاح یک تخمک با یک سلول اسپرم شکل می گیرد سلول تخمنامیده میشود . بنابراین دوقلوهایی که در نتیجه تخمکگذاری و لقاح 2 تخمک ایجاد میشوند دوقلوهای دو تخمی (Dizygous Twins) نامیده می شوند. بیشتر دوقلوها در گاو از نوع دو تخمی می باشند دوقلوهایی دو تخمی می توانند همجنس یا غیر همجنس بوده و شباهتهای فتوتیپی وژنتیکی آنها شبیه برادران و خواهران خود از همان پدر و مادر که طی زایمان های متعدد متولد شده اند می باشد . همچنین تخمک گذاری یک فولیکول رسیده می تواند طی رویدادی نادر منجر به دوقلوزایی گردد . دوقلوهایی که از تخمکگذاری و لقاح یک سلول تخمک ایجاد شود را دوقلوهایی تکتخمی (Monozygous Twins) گویند دوقلوهای تک تخمی از نظر فنوتیپی و ژنتیکی یکسان بوده پس بنابراین همیشه از یک جنس اند. مکانیسمی که منجر به تولد دوقلوهای تک تخمی می شود دقیقاً شناسایی نشده است اما دوقلوهای تک تخمی را میتوان به عنوان یک شبیه سازی طبیعی در بدن موجودزنده (Invivo)به حساب آورد. نسبت دوقلوهای تک تخمی در گاو کم بوده و نسبت آن حدوداً %4/7 تا 6/13% از کل دوقلوزاییها یا کمتر از%3/0 همه تولدها بیان شده است.
میزان دوقلوزایی در گاوشیری
فاکتورهایی که خطر دوقلوزایی را در گاو شیری بالا می برند شامل نژاد دام و تعداد زایمانهای دام می باشد همچنین میزان دوقلوزایی با فصول سال تغییر کرده و ثابت شده که در طول ماههای تابستان گرایش به سمت دوقلوزایی بیشتر است. پس از بررسی اثر فصل بر دوقلوزایی مشخص شده که این امر به افزایش سطح تغذیه در طی دوره زایمان مربوط می شود. زمانی که گاوها در فصل تابستان زایمان میکنند و دوباره آبستن می شوند ، مشخص شده که در این زمان یک روند کاهش طول دوره نوری و یک کاهش در حیات مراحل اولیه جنینی گاوهایی که در تابستان آبستن شدهاند در مقایسه با گاوهایی که در طول ماههای سردتر سال آبستن شدهاند وجود دارد .
تولید تصاعدی شیر و سابقه دوقلوزایی های قبلی فاکتورهای دیگری هستند که احتمال خطر دوقلوزایی را افزایش می دهند عموماً نسبت دوقلوزایی در بیشتر نژادهای گوشتی گاو کمتر از 1% گزارش شده است گستره وقوع دوقلوزایی در گاوهای شیری بین 5/2% تا 8/5% گزارش شده که به میزان زیادی تحت تاثیر تعداد زایمانهای گاو می باشد و احتمال آن 1% برای اولین زایمان تا حدود 10% در سایر زایمانها میباشد.
تاثیر دفعات زایمان بر میزان دوقلوزایی به طور واضح روشن نشده است اما می توان آنرا با افزایش توانایی گاوهای مسنتر در جهت نگهداشتن آبستنی دوقلوها و همچنین افزایش میزان اوولاسیون مضاعف یا تاثیر این دو عامل به هم آنرا توضیح داد افزایش ظرفیت رحمی گاوهایی که دوقلوزاییده اند نیز به عنوان عاملی موثر گزارش شده است. علاوهبراین میزان وقوع اوولاسیون مضاعف در گاوهای شیری شیرده حدود 14% عنوان شده که در نتیجه افزایش تعداد نتاج دام میزان دوقلوزایی افزایش یافته است. کینسل و همکاران (1998) نسبت افزایش دوقلوزایی را طی یک دوره 10 ساله گزارش دادند که در این گزارش مهمترین عاملی که سبب بالا بردن میزان دوقلوزایی شده افزایش در زمان پیک تولید شیر در طی دوره بررسی بیان شده است ، آنها همچنین عنوان کردند که امکان دارد تغذیه گاوها ی پرتولید با جیرههای حاوی انرژی بالاتر میزان اوولاسیون مضاعف را افزایش داده و از این طریق سبب بالارفتن میزان دوقلوزایی شود. این اثر شبیه روشی تحت عنوان فلاشینگ (Flushing) در میشها میباشد که در این روش 2 تا 3 هفته قبل از جفتگیری به میشهای جیرههایی حاوی پروتئین و انرژی بالاتر داده میشود که اثرات آن شامل :
1. رها شدن تعداد تخمک بیشتر
2. زودتر فحل شدن حیوان
3. مطمئن بودن وقوع آبستنی میباشد.
باید توجه داشت که در این زمینه در گاو شیری نیاز به تحقیقات بیشتر و گستردهتری می باشد.
افزایش میزان پروتئین های گذرا از شکمبه (Dietary Bypass Protein) میتواند میزان تخمکگذاری و وقوع دوقلوزایی را در میشها افزایش دهد بنابراین اگر مقادیری از این پروتئینها به گاوهای شیرده خورانده شود ممکن است به عنوان عاملی در افزایش وقوع دوقلوزایی موثر باشد.
به طور کل در تحقیقات اخیر میزان دوقلوزایی درگاوهای شیری در مقایسه با گذشته بالاتر گزارش شده است که این نشان می دهد که میزان دوقلوزایی در جمعیت گاوهای شیری طی زمان رو به افزایش است ، اگر به ارتباط بین دوقلوزایی با تغذیه و یا تولید شیر توجه کنیم متوجه خواهیم شد که افزایش میزان دوقلوزایی با توجه به گرایش صنعت دامپروری به سوی تغذیه و تولید بهتر غیرمنتظره نخواهد بود.
فریمارتینیسم (Freemartinism)
فریمارتینیسم در تلیسهها در نتیجه دوقلوزایی و زمانی که پردههای جنینی ، جنینهای نروماده در طول آبستنی بهم جوش خورده و منجر به جابه جا شدن خون بین جنینهای نروماده می شود ایجاد می گردد. فاکتورها و هورمون های دورنریز یا سلولهای گوساله نر سبب رشد غیرطبیعی ارگانهای تولید مثل گوسالههای ماده شده که در نهایت منجر به ناباوروری میگردد . فریماتینیسم حدوداً در 92% از آبستنیهای دوقلو با دو جنس مخالف (Heterosexual Twins) اتفاق میافتد بنابراین حدوداًَ 8% از تلیسههای متولد شده از این آبستنی ها بارور خواهند بود. زیرا احتمال دارد که پردههای جنینی به هم جوش نخورده یا جوشخوردن آنها پس از دوره زمانی تمایز ارگانهای تولید مثلی روی دهد.
اولین رخداد ناهنجاری مجرای تولید مثل گوسالههای ماده فریماتین حدود52 تا 49 روز پس از لقاح ایجاد می شود. شایان ذکر است که مواردی از فریماتینیسم در گوسالهها ماده تک قلو نیز گزارش شده که احتمالاً این موارد در نتیجه آبستنیهای دوقلویی بوده که پس از جوش خوردن پردههای جنینی جنینهای نروماده ، جنین نر سقط شده و قبل از زایمان جذب شده است. به علاوه گاوهای نری که به صورت دوقلو با یک تلیسه به دنیا میآیند درجات متفاوتی از نقص فعالیت تولیدمثلی را نشان داده که شامل عدم توانایی در تولید اسپرم، کاهش تولید اسپرم و یا افزایش تعداد اسپرما توزوئیدهای غیرطبیعی می باشد. به تجربه ثابت شده است که گاوهای نری که با یک تلیسه دوقلو به دنیا میآیند می توانند پس از گذراندن تستهای اصلاح نژادی و تست کیفیت اسپرم به منظور مقاصد اصلاح نژادی و جفتگیری در گله به کار روند.
مدیریت گاوهای دوقلوزا
مدیریت گاوهایی که دوقلو آبستناند به شناسایی صحیح وجود آبستنی دوقلو طی مراحل اولیه آبستنی بستگی دارد گاوهایی را که دوقلو آبستن اند می توان به طور صحیح 55-40 روز پساز تلقیح با استفاده از اولتراسونوگرافی به روش مقعدی تشخیص داد تائید تشخیص نیز میتواند 70-50 روز پس از تلقیح توسط دامپزشکان ماهر و از طریق لمس مقعدی صورت گیرد.
پس از تشخیص اینکه گاوشیری دوقلو آبستن است ، چندین پروتکل مدیریتی اتخاذ می شود ؛ می توان از ادامه نگهداری گاوهای دوقلوزای آبستن با روش حذف گاو یا سقط جنین پس از تزریق مواد منقبض کننده رحم (Ecoblic) مثل PGF2α جلوگیری کرد. روش سقط آبستنی دوقلو در گاو به نیت باروری مجدد گاو چندان مقبول نبوده و علیه آن چندین عامل را برمی شمرند. اولاً اینکه براساس میانگین شاخص های تولیدمثلی و شاخصهای مدیریتی که در گاوهای شیرده مشخص شده ، میانگین طول دوره شیردهی گاوهایی که سقط جنین القایی در آنها صورت گرفته و فاصله زمانی تا تولید مثل حدوداً نزدیک به 500 روز می باشد (تقریباً 5/18 ماه طول فاصله بین دوزایش (Calving Interval) میباشد) . ثانیاً رخداد دوقلوزایی طی آبستنیهای بعدی افزایش می یابد زیرا گاوهای دوقلوزا دارای ریسک بالاتر دوقلوزایی در آبستن های بعدی میباشند . براین اساس و با مرور موارد ذکر شده در بالا و همچنین با بررسی ارزش گاو ماده و گوساله آن ممکن است حذف دام نسبت به سقط جنین روش اقتصادی تری به نظر برسد.اگر گاوی که دوقلو آبستن باشد را بخواهند تا زمان زایمان در گله نگهداری کنند میبایست چندین شیوه مدیریتی را در نظر داشت. اول اینکه برپایه تحقیقات در گاوهای گوشتی ، گاوهای شیری که دوقلو آبستناند باید با میزان بالاتری از مواد غذایی خصوصاً در طول آخر آبستنی تغذیه شوند. دوم اینکه به دلیل کوتاه بودن طول دوره آبستنی گاوهای دوقلوزا (حدوداً 7 تا 10روز) بیشتر گاوهایی که دوقلوزا هستند رژیمغذایی دوره انتقالی (Transitional period) را که 2 تا 3 هفته قبل از تاریخ زایمان داده میشود از دست خواهند داد باید توجه داشت که زودتر خشک کردن گاو و تغذیه با جیره انتقالی ممکن است که وقوع مشکلات متابولیک پس از زایمان را در گاوهای دوقلوزا کاهش دهد. در پایان با کمک نمودن گاو دوقلوزا در زایمان میتوان مشکلات ناشی از سختزایی ایجاد شده را کاهش داده و تا حدودی ضررهای اقتصادی ناشی از آن را با کاهش میزان تلفات جنینی گوسالهها کاهش داد.
ترجمه : مهران خورشید
(دانشجوی سال آخر دامپزشکی)
نویسندگان : Paul M. Fricke and Randy D. Shaver
University of Wisconcine