به خوبی معلوم شده است که آیزوزیم های خاص جداشده از گونه های تیپ های بومی مختلف دارای گوناگونی وسیعی در خواص کاتابولیکی و فیزیکی اند و در یک گونه منفرد نیز دو یا جند شکل یک آنزیم می تواند وجود داشته باشد. چنین آنزیم هایی که دارای منشأ متفاوتی اند، " هتروآنزیم " نامیده می شوند.
اصلاح " آیزوزیم " در سال 1959 توسط مارکرت و مولر رایج گردید، اشکال مولکولی پروتئین های مختلفی را در بردارد که خصوصیت آنزیمی یکسانی را نمایش می دهد. اشکال مولکول گوناگون آنزیم های اختصاصی را از اتصال های چندگانه نشان دهنده فعالیت آنزیم در تجزیه الکتروفورزی می توان تشخیص داد. گزارش های متعددی وجود دارد که آیزوزیم ها را از نظر علم زادشناسی، تبارزایی، تکامل، نموّ و تمایزیابی، مکانیزم های تنظیم کننده، و بیماری شرح می دهد، ولی اطلاعات مربوط به مفهوم تنکارشناختی آیزوزیم نا مشخص است.
چو (1967 ) ابتدا تغییرات آیزوزیم های پراکسیداز برگ های اوریزا – پرنیس و اوریزا – ساتیوا را آزمایش کرد و سپس نشان داد که گونه های اولیه دارای توانایی تغییر پذیری بیش تر از گونه بعدی اند. چو و اوکا ( 1967 ) نیز تشابه گوناگونی پراکسیداز بین سری های پرنیس – ساتیوا و برویلی گولاتا – گلابریما را گزلرش کردند. شاهی و همکاران ( 1969 ) تغییر پراکسیداز، فسفاتاز اسید، و استراز در داخل و بین گونه ها را مطالعه کرد، پراکندگی وسیع گونه های وحشی تعداد زیادی زیموگرام های مختلفی داشت، درحالی که، هردو گونه وحشی استقرار یافته و گونه های زراعی آن ها اختلاف محدودی را نشان دادند. آن ها پیشنهاد کردند، در جمعیت اوریزا پرنیس حضور ژن غالب جلوگیری کننده نوار 4C، می تواند یک ژن تنظیم کننده باشد.
ناکاگارا و همکاران (1975 ) گزارش کردند، سویه های اوریزا ساتیوا تفاوت وسیعی را در آیزوزیم های استراز و پراکندگی جغرافیایی کلینال زادمون های استراز ممکن است به عنوان نشانه های زادشناختی جهت تخمین مرکز گوناگونی زادشناختی برنج زراعی مورد استفاده قرار گیرد. از طرف دیگر، تجزیه ژن های کنترل کننده آیزوزیم برنج توسط شاهی و همکاران مطرح شد. در بررسی کنترل زادشناختی تفاوت های پراکسیداز، زیموگرام دورگ های بین سویه اوریزا ساتیوا و اجداد وحشی آن ها، مشاهده شدند. نتایج آن ها حضور یک ژن تنظیم کننده و ژن های آللی و غیر آللی اختصاص نوارهای آیزوزیم را نشان دادند.
آیزوزیم های استراز پهنک برگ نیزبین سویه های پدری متعددی در کولتیوارهای معروف برنج و گیاهان دورگ آزمایش شدند. ناکاگارا در سال 1977 پیشنهاد کرد که آلل های استراز در گروه های واریته ای گوناگون توزیع می شوند و به عنوان نشانه های ژنی مفید نه تنها برای شناسایی کولتیوارها بلکه برای مطالعات تمایز یابی واریته ای به کار می روند.